|
|
شبی غمگین شبی بارانی وسرد
مرا درغربت فردا رها کرد
دلم درحسرت دیداراو ماند
مراچشم انتظار کوچه ها کرد
تمام هستی ام بودو ندانست
که درقلبم چه اشوبی به پاکرد
ولی هرگز شکستم رانفهمید
اگرچه تا ته دنیا صدا کرد
نظرات شما عزیزان:
|
|
[+]
نوشته شده توسط roya در 1:34 |
| |